جدول جو
جدول جو

معنی ساکن رگ - جستجوی لغت در جدول جو

ساکن رگ(کِ رَ)
عرق ساکن. ورید. رجوع به ساکن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ)
حاکم نشین ایالت شر بخش بورژ دارای 800 تن سکنه. 540 گز از سطح دریا ارتفاع دارد
لغت نامه دهخدا